English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (8454 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
compatible U با هم درست کار می کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که همه ورودی ها در یک سطح باشند ونادرست است اگر باهم فرق کنند
comparator U وسیله منط قی که درستی خروجی آن درست است که ورودیها با هم فرق کنند
fish cake U نان شیرینی که از ماهی خورد کرده وپوره سیب زمینی درست کنند
frostwork U نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
koumiss U قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند
lachryma christi U باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند
manil hemp U کنف مانیلایی که از ان طناب وبوریا درست می کنند
matelote U یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
meat safe U قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
musette U اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
picalilli U ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند
resurection pie U کلوچهای که از ریزههای خوراک مانده از پیش درست کنند
Other Matches
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> U کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility U دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> U برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
modes U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
collision detection U پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
MMU U مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
they mingle their tears U با هم گریه می کنند
he is well spoken of U از او تعریف می کنند
PRI U پشتیبانی کنند
he warned them to obey U اطاعت کنند
they dispute about nothing U درسرهیچ نزاع می کنند
i hear him complain U میشنوم که شکایت می کنند
Murray code U - بیت استفاده می کنند
the trumpets blows U شیپورها صدا می کنند
daisy chain U سومین را و... فراخوانی می کنند
they make much noise U زیاد شلوق می کنند
they make much noise U خیلی صدا می کنند
had it trans ted U بدهید ترجمه کنند
My feet hurt. U پاهایم درد می کنند.
charnel house U مردگان راتوده می کنند
they are in full retreat U سخت عقب نشینی می کنند
fire support coordinator U هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
fillister U رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
They act after their kind. جنس خود رفتار می کنند.
they went to r. themselves U رفتند که نامه نویسی کنند
knife board U میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
watch pocket U جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
Those who agree,raise their hands. U موافقین دستهایشان رابلند کنند
screen coordinator U هماهنگ کنند پوشش دریایی
the iron interest U کسانی که در اهن کار می کنند
oast U کورهای که رازک را دران خشک می کنند
nogging U اجری که بان فواصلی را پرمی کنند
mud sill U پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
tightrope U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
tandem U وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
tandems U وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
tightropes U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
collaret U یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
mealing table U صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
oleomargarine U کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
combination U مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
the police are on his track U مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
saw doctor U ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
mouse U که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
mouses U که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
numerical U داده ذخیره شده کار می کنند
mountain dew U ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
Birds of a feather flock together . <proverb> U پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
fleas i. doges and cats U کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
The story goes that … U آورده اند که (چنین روایت کنند )…
Providence watches over him. U از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
company grade U پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
combatable U قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
pontoons U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
pontoon U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
ccd U که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
She is the talk of the town . U همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند
human machine interface U حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
They fight like cat and dog . U باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند
time U سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
message U اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
timed U سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
boat people U پناهندگانی که با قایق از کشور خود فرار کنند
kirmess U جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند
kago U تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
The squirrels are storing up nuts for the winter. U سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .
departmental LAN U چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
pulper U اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
oatcake U کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر
times U سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
rissoles U کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
functional U مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
databases U که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
carriage U کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
priestcraft U دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند
carriages U کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
processes U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
column U ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
columns U ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
messages U اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
water bed U تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
mutton chop U دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
corporal oath U سوگندی که بادست زدن بکتاب یاد کنند
live lining U ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
pond life جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
rissole U کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
database U که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
This car is assembled in Iran. U این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
qualifying shares U سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
huck aback U حولهای پارچه نخ وکتان که گاهی گلداردرست می کنند
These trees deprive the house of light . U این درختها منز ؟ را نور محروم می کنند
The surely clean you out in this nightclub . U دراین کارباره آدم را لخت می کنند ( می چاپند )
Refugees believe Germany is a land of milk and honey. U پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
generations U کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generation U کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
Can you get it repaired? U آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
hydropath establishment U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
pentarch U یکی از پنج تن مردمی که در جایی حکومت کنند
In a quarrel they do not distribute sweetmeat. <proverb> U توى دعوا یلوا پخش نمى کنند.
hydrotherapeutic U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
transceiver U گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
They live abroad for the greater part of the year. U آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.
mail application programming interface U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
gates U قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
gate U قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
Atari ST U و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند
in house training U برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
analogue U خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
analogue U خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
candle ends U باقی مانده هرچیزکه مردم لئیم جمع می کنند
train headway U فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
Olympic Games U مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
accross the slope system U شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
analogues U خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
analogues U خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
command sponsored dependent U بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
an out match U مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
backplane U مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
guild hall U عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
fritters U کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
initials U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialling U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialled U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
He was engrossed in conversation . U فوتبالیستها دارند قبل از بازی خودرا گرم می کنند
initialed U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initial U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
jacamar U پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
fritter U کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
symmetry ink U مرکبی که اثران در روی کاغذتنهاوقتی نمودارمیشودکه ان کاغذراگرم کنند
initialing U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
wysiwyg U You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند
protonotary apostoloc U یکی از 21 تن متران هایی که فرمان پاپ را ثبت می کنند
pneumatic U بافشار گاز وسایلی که با فشارگاز یا هوا کار می کنند
acronym U حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
chalk troops U سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
In the nature of things, young people often rebel against their parents. U طبعا جوانان اغلب با پدر و مادر خود سرکشی می کنند. .
splash scale U طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
communication U پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
concerted action U عمل مرسوم عملی که عدهای برای انجام ان توافق کنند
operation U آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
functioned U چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
function U چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
indirect speech U گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
acronyms U حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
lyuch law U مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خود معین می کنند
pacts U قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
ccitt U انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
pact U قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
functions U چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
to lose track [of] U فراموش کنند [یا دیگر ندانند] که شخصی [چیزی] کجا است
fetched U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
times U زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
timed U زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
time U زمانی که پیام ها باید پیش از پردازش یا ارسال صبر کنند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1A hero can affect on the people.
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1may fader good
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com